کد مطلب:153777 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

بساط سلیمان متزلزل می شود
حضرت سلیمان پیغمبر بر بساط خود نشسته و در هوا به سیر و سیاحت می پرداخت وقتی به سرزمین كربلا رسید باد بساطش را سه بار درهم پیچید كه سلیمان ترسید سقوط كند پس از آن كه باد ساكت شد بساط سلیمان در زمین كربلا فرود آمد و سلیمان باد را گفت چرا چنین كردی؟ پاسخ داد: اینجا سرزمینی است كه حسین علیه السلام كشته می شود،سلیمان پرسید كه حسین كیست؟ باد گفت او نوه ی محمد مختار و پسر علی كرار است.

سلیمان گفت چه كسی او را می كشد؟

باد گفت: لعنت شده اهل آسمان ها و زمین یزید بن معاویه.

سلیمان دست ها را بلند كرد و یزید را نفرین نمود لعنت فرستاد و جن و انس آمین گفتند، آنگاه باد وزیدن گرفت و بساط، حركت نمود [1] .


[1] بحار ج 44 ص 244.